تغییر ارتباط زناشویی پس از تولد فرزند تا چه حد طبیعی است؟
تولد نوزاد و کودکی که ۹ ماه همه انتظار تولدش را کشیدهاند، به آن شیرینی هم که اطرافیان فکر میکنند نیست! بعد از فروکش کردن شور و شوق اولیه و زمانی که والدین با یکدیگر تنها شدند، به مرور زمان روی دیگر سکه خود را نشان میدهد.
درد زایمان و مشکلات شیردهی و شببیداری مادر از یکسو و درگیریهای کاری و اجتماعی پدر که حالا بیشتر احساس مسئولیت میکند از سوی دیگر باعث بروز اختلافهایی در بین پدر و مادر میشود. اختلافهایی که در نسخههای سنتی تاکید میشود به مرور زمان برطرف میشود اما روانشناسان نظر دیگری دارند. اگر زن و شوهر از طریق کلامی مسائل پس از تولد نوزاد را برطرف نکنند، ممکن است روابط زناشویی آنها دچار مشکلات جدی شود.
پس از تولد اولین کودک معمولا روابط زن و شوهر دچار تنشهایی میشود که مهمترین آن شکایت از بیتوجهی هر یک به دیگری است. اما این اتهامهایی که دو طرف به یکدیگر میزنند تا چه حد درست و واقعی است؟
درست یا غلط این تغییر در روابط اتفاق میافتد. زندگی زوجها قبل و بعد از تولد نوزاد دچار تغییراتی میشود که عمدی نیست، بلکه بخشی از احساسات غریزی پدر و مادر است و نمیتوان بر آن خرده گرفت. قبل از تولد، رابطه در خانه یک رابطه زناشویی دو نفره بوده و هر حرف و رفتار و تصمیمی را این دو نفر اخذ میکردند. در حالیکه حالا نفر سومی هم وارد ماجرا شده که تقریبا تمام تصمیمات و فعالیتها را تحت تاثیر قرار میدهد؛ کجا برویم؟ چه بخوریم؟ مسافرت برویم یا نه و... پس طبیعی است که بخشی از وقت والدین معطوف به کودکی شود که برایشان از هر چیزی در دنیا عزیزتر است و این یعنی کم شدن زمان ارتباط زناشویی این دو نفر با هم. آنها از هر حرکت و رفتار فرزندشان ذوقزده میشوند و توجه ویژهای به او دارند و کمتر به عادات و نیازهای یکدیگر بها میدهند، البته باز هم نه از روی عمد. همینجاست که کمکم دلخوریها آغاز میشود.
ادامه مطلب ...